سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت جواد الائمه علیه‌السلام

شاعر : بردیا محمدی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : مربع ترکیب

یک عمر ناز یـار کـشیدن به ما رسید            تا کـوچـۀ نـگـار دویـدن بـه مـا رسـید

از دستِ غِیر نان نچشیدن به ما رسید            این فقـر را به نقـد خریدن به ما رسید


عمری‌ست زیرِ دِین تو مشغـول‌ذِّمه‌ایم

مـا مـسـتـمـنـد کـویِ جــوادُ الاَئِـمـه‌ایـم

آئـیــنـه‌دارِ نــورِ خــداونـدگــارِ عـشـق            طـوبـای سـرو قـامتِ بـاغِ دیـارِ عـشق

روشـن‌تـرین ستـارۀ دنـبـالـه‌دارِ عـشق            ای سـومـین محـمـدِ ایل و تـبار عـشق

امــواج را بـه سـیـنـۀ دریـا گـذاشـتــی

پـیـغـمـبـرانـه پـای بـه دنـیـا گـذاشـتـی

در عمق شب چراغِ به شکلِ قمر تویی            خـورشـیدِ کـائـنـاتِ بـدونِ سحـر تویی

آن تحـفه‌ای که داده خدایت خـبر تویی            پـنجـاه سال حـاصل صـبـر پـدر تـویی

یوسـف‌تـرین مسافـر یعـقـوب ما سلام

بـانـیِ خـنـده‌هــای امــامِ رضــا ســلام

از شعـله‌های شـمعِ شـبت دود می‌رسد            از چشمه‌های چـشم ترت رود می‌رسد

از دخل کسب و کار غمت سود می‌رسد            از سـفـره‌هـای خـانۀ تو جـود می‌رسد

ظرف گرسنگان جهان در مسیر توست

حاتم یکی ز خیل هزاران فـقیر توست

سائل شدن تـفـاخـر ایل و تـبـار ماست            اصلاً همین گداییِ تو کسب و کار ماست

گرد و غبار طوس بر این کوله‌بار ماست            ما اهل مشهـدیم، خـراسان دیار ماست

هرکس که سر به پنجـره‌فـولاد می‌زند

از هـجـر کـاظـمـیـن تو فـریـاد می‌زند

نقّـاره می‌زنـند؛ صدای فـرشـته‌هـاست            آن نفخِ صورِ صبح‌ِ قیامت همین صداست

پای عـلـیـلِ سـائـل تو در پیِ شـفـاست            بـاب الـجـواد؛ بـابِ مـُرادِ دلِ گـداسـت

یک‌ گوشه‌چشم از نظرت را به من ببخش

اذن زیـارت پـدرت را به من بـبـخـش

تـا بــی‌گُـدار پــا بــه رکــاب بــلا زدم            در منـجـلاب معـصیـتم دست و پا زدم

هرگـاه عـمـه جـانِ شـمـا را صدا زدم            انـگـار پـشـتِ پا به همه غـصه‌ها زدم

آقا! اگر به عـشـق تـو گـرمِ تـلاطـمـیم

تحت دعـای حضرت معـصومۀ قـمـیم

شـکـر خـدا کـه بـال زدم در دیــار تـو            جـبـریـل می‌شـوم بـرسـم تـا مـزار تـو

تــمّـارگـونـه سـر بـگـذارم بـه دار تـو            ایـل و تــبـار مـن بـه فــدای تـبــار تـو

گاهی شـهـید خـواهر و گاهی برادریم

بیـمـارهای نـذریِ مـوسی بن جعـفریم

آقـا! مـرا ز جـمع فـقـیـران خود مران            من را هـمان گـدای قـدیـمی خود بدان

گـرد گـنـاه را بـده از شــانـه‌ام تـکــان            تو روضه‌خوان فاطمه‌ای، روضه‌ای بخوان

خـیـلی به حـال مـیـخ کـج در گریستی

آنـقـدر پـای پـهـلـوی مـادر گـریـستی!

بـگـذار ابــتـدای بـهــاران بـخـوانـمـت            بر دشت خشک، لذت باران بخوانمت

گر قصد کرده‌ام که به جان، جان بخوانمت            باید عـلـیِ اکـبـرِ سـلـطـان بـخـوانـمت

صحن شریفِ طوس همان کربلای ماست

پائـینِ پـای مـضجعِ بابات جای ماست

شـکـر خـدا پـدر به غـمـت آشـنـا نـشـد            خیره به طرز رفـتنت از خـیمه‌ها نشد

سر نیـزه‌ای به روی تنت جا به‌جا نشد            حلق‌ت به زورِ لُجّـۀخـون بی‌صدا نشد

هِی سعی می‌کـند بـشود جمع پیکـرش

آه از دل حـسـیـن سـر نـعـشِ اکـبـرش

نقد و بررسی

موضوع وجود میخ در و سرخ شدن و وارد سینۀ حضرت شدن این میخ در هیچ مقتل معتبری نیامده است « البته این موضوع بدان معنا نیست که در این حمله و جسارت سینه و پهلوی حضرت زهرا سلام الله علیها مجروح نشده است بلکه بر اثر ضربۀ در و آتش حضرت به شدت مجروح شدند و تصریح تاریخی در این زمینه وجود دارد» لذا توصیۀ ما این است که اولاً از بازگو کردن آن به دلیل مستند نبودن و همچنین به جهت رعایت توصیۀ علما و مراجع مبنی بر پرهیز از خواندن روضه های سخت خوداری فرمائید؛ ثانیا اگر قصد اشارۀ گذرا به این موضوع را هم دارید لازم است حتماً در قالب زبانحال یا آنچه که ممکن است اتفاق افتاده باشد مطرح شود نه قطعیت تاریخی؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



خـیـلی به حـال مـیـخ کـج در گریستی            آنـقـدر پـای پـهـلـوی مـادر گـریـستی!